نوشته های علی پورهاشمی

فرزند پائیز

پسر ایرانم
دلشکسته این سرزمین
گندم وجودم در دورانی قد کشید که هیچ ندیدم
جز ستم...غم...نان...دین گریزی... بی عدالتی
برای بقاء باید درخفاء بمانم نمی دانم تا کی اما این نیز بگذرد
خواهان برابری..، برداری..، وآزادیم
از بازیچه قراردادن دین خسته ام
از تمرکز اجباری قدرت خسته ام
بیزارم از دورنگی و خواهان تحولم و معتقدم به جدایی دین از سیاست
دمکراتم و پایبند به ارزش های الهی

و شعار من زنده باد مخالف من و دعای من برای شماصبوری است

علی پورهاشمی بهار ۸۷

خانم معلم مهربان و انقلابی

سه شنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۶، ۰۷:۲۵ ب.ظ

استاد عزیز...نه شاید بهتره بگویم معلم مهربان،دلسوز و با محبت نسل جوان خانم تهرانی عزیز

اگر کسی چروک های پیشانی ات را دنبال کند، به رنج باغبانی می رسد که سال هاست گل هایش را از بیم خزان، به بهارهای در راه سپرده است، باغبانی که هر صبح، با لبخندی بی پایان، بهار را به باغش دعوت می کند.
همه جاده هایی که تو نشان می دهی، به «خرد و روشنی» می رسند. صدای گام هایت، زمزمه محبتی است که پیام آور دنیایی از مهربانی است.
صدایت، قاصدک هایی اند که خبر از آینده ای روشن، از روزهای نیامده برایمان می آورند.

همیشه خستگی هایت را پشت لبخندهای ما جوانان خسته...گم می کنی؛ لبخندهایی که بوی افتخار و غرور و سربلندی می دهند، لبخندهایی که بوی امید می دهند، لبخندهایی که بوی بالندگی می دهند.

خانم معلم انقلابی و با محبت ام الهی همیشه موفق و سربلند و سلامت باشید.
دوست دار شما علی خود شیفته و شیطون 

۹۶/۰۱/۰۸
علی پورهاشمی