نوشته های علی پورهاشمی

فرزند پائیز

پسر ایرانم
دلشکسته این سرزمین
گندم وجودم در دورانی قد کشید که هیچ ندیدم
جز ستم...غم...نان...دین گریزی... بی عدالتی
برای بقاء باید درخفاء بمانم نمی دانم تا کی اما این نیز بگذرد
خواهان برابری..، برداری..، وآزادیم
از بازیچه قراردادن دین خسته ام
از تمرکز اجباری قدرت خسته ام
بیزارم از دورنگی و خواهان تحولم و معتقدم به جدایی دین از سیاست
دمکراتم و پایبند به ارزش های الهی

و شعار من زنده باد مخالف من و دعای من برای شماصبوری است

علی پورهاشمی بهار ۸۷

۷ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است


نسرین ستوده برنده جایزه«زنانی که بال پرواز دارند» در سال ۲۰۱۶ شد.این جایزه هر سال به زنانی داده می شود،
که با شهامت آرزوهای بشردوستانه خود را تعقیب می کنند.
آملیا ارهارت اولین زن خلبانی بود که توانست در سال ۱۹۲۸ از اقیانوس اطلس عبور کند. چند سال بعد هواپیمای این زن شجاع هنگام عبور از اقیانوس آرام ناپدید شد.
برای بزرگداشت خاطره این زن شجاع تعدادی از مدافعان حقوق زن در سطح بین المللی جایزه ای تحت عنوان “تقدیر از زنانی که بال پرواز دارند” را پی ریزی کردند. هدف از اعطای این جایزه، معرفی زنانی است که با شهامت آرزوهای بشر دوستانه خود را تعقیب می کنند، و با شجاعت از سختیهای سر راه پروازکنان چون آملیا ارهارت، عبور میکنند، و راه را بر سایر پویندگان هموار می سازند.

پی نوشت:تبریک عرض می کنم به خانم ستوده عزیز بانو شجاع ایران زمین
۲۸ آبان ۹۵ ، ۱۵:۴۶
علی پورهاشمی

از نظربنده نقد باید از روی خیر خواهی و به قصد اصلاح و کمک به اشخاص مورد نقد باشد. نقد نباید برخاسته از حسد و غرض و تسویه حساب باشد.نقد مایه کمال اندیشه و کار ماست،نقد پذیری کمک به این کمال و رشد ما می کند.متاسفانه برخی افراد،سیاسیون و رسانه ها این روزها پیش از هر زمان دیگر موضوع نقد و انتقاد سازنده را دست مایه عیب جویی،مخالفت و بزرگ نمایی اشتباه های رقیب و کسی که بامنش و تفکرش مخالف هستند،ساخته اند و ظاهرا معنای اصلی نقد و انتقاد روشن نیست.از یک طرف بسیاری از افراد نحوه صحیح انتقاد کردن را نمی دانند و از طرف دیگر بسیاری از افراد از پذیرش نقد و اصلاح گفتار و رفتار خود سرباز می زنند و منتقدان را مورد افترا و تهمت قرار می دهند. این موضوع تنها در دنیای سیاست و رسانه حاکم نیست،بلکه در جامعه و ارتباطات روزمره نیز ضعف فرهنگ نقدپذیری کاملا مشهود است. بسیاری از افراد اگرچه در حرف انتقاد کردن و نقدپذیری را قبول داشته و در مزیت آن فراوان سخن می گویند،اما در عمل افراد کمی پیدا می شوند، که نقد پذیر بوده و از نقد دیگران در جهت اصلاح خود و امور بهره بگیرند. بنابراین انتقاد شنیدن ذاتا تلخ و گزنده است و نقد پذیری مستلزم این است که افراد به جایزالخطا بودن انسان باور داشته و خود را حق مطلق نپنداشته و احتمال خطا و اشتباه در گفتار و کردار خود را دور از ذهن ندانند.

سید علی پورهاشمی

#نقدجامعه#نقد #انتقاد#فرهنگ_انتقاد

۲۷ آبان ۹۵ ، ۱۱:۳۳
علی پورهاشمی

دقیقا بیست و هفت سال پیش پسری در یک روز ابری پاییزی چشم هایش را به روی این دنیا باز کرد که به دنبال حقیقت زندگی هست.اهل کمک کردن هست، و هرگز طاقت دیدن ظلم را نداشت و مدافع مظلوم هست و فرقی براش ندارد طرف مقابلش دینش و عقیده اش و اخلاق اش چی باشد.در طول زندگی اش مورد ظلم و تبعیض قرار گرفت و شکایتی نکرد.
او موجودی است بی پروا،شجاع و ترس برایش معنا ندارد،عاشق کمک کردن و مهربانی،اهل هیجان و ریسک،اهل سیاست و نگرش در همه امور و البته با دید و نگرشی عمیق به زندگی که ارزش ها و مفاهیم برایش بسیار مهم و معنا دار هستند.از دنیای رفاقت با او  نگویید،باید لقب رفیقی برای تمام فصول را به او داد...او در زندگی اش الگوی نداشت و مثل خودش فکر می کند.در اوج جوانی پیر شد،و روزهای سختی پشت سر گذاشت و از یک مرگ حتمی به لطف خداوند نجات پیدا کرد. بعد از عملش دیدش به زندگی تا حدودی تغییر کرد. و به قانون به درک را در زندگی خود سر مشق قرار داد.تنها کسی که در زندگی اش براش اهمیت داره مادرش هست.

در انتظار دیدن روزهای خوش تر در صحنه ی زندگی اش هست به امید آن روزها
امروز تولدش هست سالگرد زمینی شدنش مبارک

پی نوشت:تمام صفات مطرح شده برای نامبرده را از دوستان و نگرش خود به فکرش خطور کرده.

۲۴ آبان ۹۵ ، ۱۲:۱۶
علی پورهاشمی

علی کوچولو، دیگه کوچیک نیست
دنیاش مثل اون کوچه باریک نیست
دستاش خالیه، دلش پر درده،
داره دنبالِ چاره می گرده،
هی کتاب می خونه،
تو اینترنت سرگردونه،
دائم فیلتر می شکونه،
می خونه و می دونه،
این جا مثل زندونه...
دلش می خواد جادو بشه،
باز علی کوچولو بشه...
وای، وای، وای...
.
پی نوشت:حقیقت اینه که درسته توی دوران کودکی خیلی از کارها را نمی تونی انجام بدی و دوست داری زودتر بزرگ بشی تا آزادانه تصمیم بگیری و هرکاری که دوست داری انجام بدی اما وقتی بزرگ می شی و می بینی هیچ جایی هیچ خبری نیست و پیچیدگی های دنیا رو می بینی ، با خودت میگی ای کاش هیچ وقت بزرگ نمی شدی و توی همون دوران کودکی باقی می موندی...

۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۷:۳۱
علی پورهاشمی

سوزان تامارو میگه:

فقط درد باعث پیشرفت انسان میشه

ولی باید با درد رو برو بشیم،چون کسی که بخواد فرار کنه از درد و عذاب یا اینکه گریه و زاری کنه محکوم به شکسته...

من موندن رو انتخاب کردم 

موندن و جنگیدن ...

پی نوشت:

هیچ وقت یادم نمیره چی بر من گذشت تا گذشت...امروز هزار روز از عمل جراحی سخت من می گذرد...

همیشه هزارمین روز ها در زندگی برایم مهم بود.

تشکر و قدردانی می کنم از پزشکان،پرستاران و خانواده ام که در این هزار روز یاورم بوده اند و کمکم کردند.

تمام این عکس ها برای بعد از عمل جراحی ام هست.

۰۸ آبان ۹۵ ، ۰۸:۰۲
علی پورهاشمی

دانش‌آموزان همچنان تنبیه می‌شوند؟

۱- قیصر قادری دانش‌آموز پایه پنجم دبستان ادیب روستای خیرآباد منطقه بمپور است که توسط معلمش مورد تنبیه بدنی قرارگرفت،در بیمارستان ایران شهرستان ایرانشهر تحت درمان قرار گرفته است.

۲- در شهرستان کلاله از استان گلستان، پنج دانش آموز کلاس هشتم فارغ از اینکه معلم چه قصدی دارد، بنا به درخواست معلم پای تخته حاضر می شوند و با ضرب وشتم از سوی معلم روبرو می شوند.

۳- در روستای مختارآباد شهرستان رودبار جنوب در استان کرمان، دانش‌آموزانی که توان پرداخت شهریه نداشتند شلاق خوردند و اخراج شدند.

۴- معلم دینی عصبانی در مدرسه شهید نورایی در منطقه ۹ تهران موجب شکستگی سر دانش‌آموز کلاس شد.

.

پی نوشت: یک ماه از سال تحصیلی جدید گذشته که شبکه‌های اجتماعی پر می‌شود از خبرهایی از این دست،من یاد دوران دانش آموز بودن خودم افتادم که هیچ وقت مدرسه را دوست نداشتم همیشه برای من بد بود، نکبت بود، برای جانم بلای آسمانی بود و هیچ وقت آن روزهای پر از استرس و خستگی را از یاد نخواهم برد.هیچ وقت در مدرسه گریه نکردم، ولی نه مدرسه را دوست داشتم و نه کلاس هایش با اون معلم های عقده ای و خشن و بی رحم و جانی معلم های مردی که سیگاری و خشن...ناظمی های بی رحمی که من را بدجور تنبیه می کردند.و بخاطر خنده در صف و یا دیر آمدن باید کل مدرسه را تمیز می کردم در حد مرگ کتک می زدند. و مدیری که به فکر کسب و کار دوم بود.متاسفانه ملاک انتخاب مدرسه برای خانواده ام نزدیکی مدرسه به خانه بود.

هیچ وقت نمی بخشم کسانی را که با اعصاب و آینده من  بازی کردند.

#مدرسه #کلاس#گریه#اشک#وحشت#ناظم #دانش_آموزان 

۰۵ آبان ۹۵ ، ۱۹:۰۵
علی پورهاشمی

مقصود و علیرضا بهترین دوستانم هستند که من با این دوستان عزیز اختلاف دیدگاه ونظر و گاهی اختلاف عقیدتی
دارم.از نظر بنده حقیر انسان دمکرات و شریف انسانی است که در هر شرایطی به حقوق انسان ها احترام گذاشته و به ماهیت انسانی آنها اعتقاد داشته باشد و فرقی هم نمی کند،که طرف مقابل آیا این اصول را متقابلا رعایت می کند و یا خیر
پی نوشت:
مردم ممکن است اعتقادات و نظرات یکدیگر را قبول نداشته باشند ولی باید به نظرات هم احترام بگذارند، و با هم کنار بیایند.مهم نیست که مردم به چه چیزی اعتقاد دارند ُ آن ها این حق را دارند که درباره ی هرچیزی فکر کنند. همه ی انسان ها لیاقت وقار و احترام را دارند.
علیرضا و مقصود عزیز الهی همیشه شاد و سلامت و موفق و سربلند باشید.

۰۱ آبان ۹۵ ، ۰۵:۳۵
علی پورهاشمی